واحد علا ئی، مهری سیدجوادی، راحله محمدی، محمد رضا اصلانی، بتول هاشمی بی ریا، دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
�
زمینه و هدف:�برنامه مراقبت از بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه یکی
از ارکان مهم مراقبت پرستاری است و یکی از راهکارهای مهم در این زمینه ارتقای سطح
آموزش و مخصوصا استفاده از نقش مربیگری سوپروایزرین بالینی در آموزش دوره
ای کارکنان است. سوپروایزرین بالینی به علت ارتباط شبانه روزی با پرسنل وامکان استفاده از نقش های متعدد آموزش، نظارت و حمایت، موقعیت
ممتازی در ارزیابی نیازهای آموزشی و ایفای
نقش مربی گری دارند. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش توسط سوپروایزرین بالینی
بر کیفیت مراقبت های پرستاری در بخش مراقبت ویژه انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال ۱۳۸۹ بر
روی ۲۲ نفر�پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه که به روش سرشماری انتخاب شدند انجام شد. ۷ نفر سوپروایزر بالینی
منتخب،بعد از گذراندن ۵ جلسه
آموزش لازم، طی ۵ جلسه به پرستاران آموزش دادند.محتوای برنامه آموزشی شامل
نحوه مراقبت از بیماران تحت تهویه مکانیکی بود.ابزار بررسی چک لیستی شامل�۴۲مورد از مراقبت های پرستاری در بخش مراقبت های ویژه بود�و در
فاصله زمانی یک ماه�قبل وبعد از آموزش با مشاهده
بالینی عملکرد پرستاران توسط سوپروایزرین
تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم
افزار آماری SPSS V,۱۲ و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار
گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نقش مربیگری سوپروایزرین بالینی با ارتقای کیفیت مراقبتهای پرستارینظیر ارتباط با بیمار�(۰۲/۰=P)،
رعایت تکنیک آسپتیک (۰۰۱/۰= P) وتکنیک صحیح ساکشن (۰۰۱/۰= P)،
تخلیه کاف لوله تراشه (۰۰۱/۰= P)،
فیزیوتراپی سینه (۰۰۱/۰=P)، تغییر پوزیشن (۰۰۱/۰= P)،
کیفیت وبهداشت غذای مورد گاواژ
(۰۰۱/۰= P)، ماساژ پشت (۰۰۱/۰=P)،
جلوگیری از افتادگی پا (۰۰۱/۰=P)، بهداشت دهان (۰۰۱/۰= P) و
بهداشت چشم (۰۰۱/۰= P)
ارتباط معنی دار آماری دارد.
نتیجه گیری : نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که آموزش و ایفای
نقش مربیگری توسط سوپروایزرین بالینی، تاثیر مثبتی بر نحوه عملکرد پرستاران در مراقبت از بیماران
در بخش مراقبت ویژه در مورد مراقبت از بیماران تحت تهویه مکانیکی دارد
زمینه و هدف: امروزه زندگی شغلی، جزء مهمی از زندگی برای غالب انسان ها است و رضایت و انگیزش در این حوزه از زندگی میتواند به طور غیرمستقیم، رضایت از کل زندگی را تحت الشعاع قرار دهد. هدف این مطالعه تعیین تأثیر مشاورۀ گروهیدرمان مبتنی بر چشم انداز زمان بر رضایت و انگیزش شغلی پرستاران زن شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی قبل و بعد با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ پرسنل پرستاری زن شاغل در بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود که تعداد ۳۰ نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام۱۵ نفر) قرار گرفتند. قبل از اجرای مداخله، دو پرسشنامهرضایت شغلی و انگیزش شغلی به عنوان پیش آزمون در بین دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس در گروه آزمایش، روش مشاوره گروهی درمان مبتنی بر چشم انداز زمان به مدت هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای، اجرا گردید. پس از برگزاری جلسات مشاوره، مجدداً پرسشنامه های فوق توسط هر دو گروه تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادههای پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. یافته ها: میانگین نمرات رضایت شغلی در مراحل قبل و بعد از مداخله در گروه آزمایش به ترتیب ۱/۵۳و ۳/۴۲ و در گروه کنترل به ترتیب ۱/۲۶ و ۱/۶۰ بود. همچنین میانگین نمرات انگیزش شغلی پرستاران گروه آزمایش قبل از مداخله، ۱۷/۱۳ بود که پس از جلسات مشاوره به ۲۳ رسید، در حالی که در گروه کنترل، نمرات انگیزش شغلی در مراحل قبل و بعد از مداخله ۱۰/۲۰ و ۱۰/۸۰ بود. نتایج تحلیل داده ها نشان دهنده تفاوت معنادار آماری بین نمرات میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای رضایت شغلی و انگیزش شغلی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که داشتن چشم انداز زمانی سالم میتواند بر متغیرهای انگیزش و رضایت شغلی در پرستاران زن مؤثر باشد. بنابراین، مدیران و سرپرستان آموزشی محیطهای درمانی، با ارائه آموزش ها به صورت کوتاهمدت و بلندمدت با رویکرد چشم انداز زمانی، می توانند سطح رضایت و انگیزش شغلی پرستاران و در نتیجه کیفیت زندگی شغلی و بهره وری را ارتقا بخشند.