logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای بشرپور

سجاد بشرپور، اکبر عطادخت، دیبا خسروی نیا، محمد نریمانی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده

­زمینه و هدف: انگیزش درمان با تأثیر بر جستجو، تکمیل و پذیرش درمان و ایجاد تغییرات بلند مدت در رفتار عنصری کلیدی در درمان و بهبودی از اختلالات سوء مصرف مواد می­باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودکنترلی شناختی و دلسوزی به خود در پیش‏بینی انگیزش درمان افراد وابسته به مواد انجام گرفت. 

روش­ کار: طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلیه افراد دارای وابستگی به مواد که در نیمه اول سال ۱۳۹۲ به مراکز ترک اعتیاد شهر شیراز مراجعه کرده و تحت درمان بودند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد ۱۵۰ نفر از این افراد به شیوه نمونه­گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسشنامه‏های خودکنترلی شناختی، دلسوزی به خود و انگیزش درمان پاسخ دادند. داده­های به‏دست آمده نیز با استفاده از آزمون­های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نسخه ۱۶نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد.

یافته­ها: نتایج نشان داد که انگیزش درمان با خود کنترلی شناختی  ارتباط منفی و با مؤلفه­های مهربانی به خود، خودداوری، انسانیت مشترک، انزوا، ذهن­آگاهی  و همدردی بیش از حد ارتباط مثبت داشت.

نتیجه­گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که خودکنترلی شناختی و دلسوزی به خود در پیش‏بینی انگیزش درمان و آمادگی برای تغییر در افراد وابسته به مواد نقش دارند.

واژه­های کلیدی: خودکنترلی شناختی، دلسوزی به خود، انگیزش درمان، وابستگی به مواد


سجاد بشرپور، نقی دشتی، اکبر عطادخت،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: با عنایت به روند رو به گسترش استفاده و اعتیاد به شبکه های اجتماعی، این پژوهش با هدف مقایسه خودتنظیمی، خودبیانگری و خودشیفتگی دانشجویان دارای اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و دانشجویان فاقد اعتیاد انجام گرفت.

روش کار: در یک پژوهش علی- مقایسه ای از نوع مقطعی، تعداد ۲۳۶نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سالتحصیلی ۹۴-۹۵ با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب و پرسشنامه های خودتنظیمی شوارزر، خودارائهگری آکرمن، زیر مقیاس خودشیفتگی پرسشنامه رگه های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و مقیاس وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی را تکمیل نمودند. آزمودنیها بر اساس نمره ای که در مقیاس وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی کسب کرده بودند به دو گروه با و بدون وابستگی تقسیم شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری در spss-۱۸  تحلیل شدند.

یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمرات خود تنظیمی دانشجویان وابسته به شبکه های اجتماعی تفاوت معنی داری با دیگر دانشجویان نداشت. اما میانگین نمرات خود بیانگری (۲۷۱/۵(F= و خودشیفتگی (۱۰۸/۴(F= دانشجویان وابسته به شبکه های اجتماعی آنلاین به طور معنی داری بیشتر از دانشجویان فاقد وابستگی بود (۰۵/۰(p.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان معتاد به شبکه های اجتماعی مجازی خودبیانگری و خودشیفتگی بالاتری نسبت به گروه دیگر دارند. لذا برای کاستن از میزان اعتیاد دانشجویان به شبکه های اجتماعی مجازی، باید مداخلات آموزشی و درمانی با هدف کاهش خودمحوری و خود بیانگری در دستور کار قرار گیرد.


شیرین احمدی، سجاد بشرپور، اکبر عطادخت، محمد نریمانی، جعفر حسنی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( پائیز ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اعتیاد یک اختلال عودکننده مزمن مغزی است که با وابستگی به مواد جسمانی و روانی تعریف می­شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین الگوی روابط ساختاری بین باورهای شخصیتی ناکارآمد و شدت وابستگی در افراد وابسته به مواد مخدر با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان انجام گرفت.
 روش­کار­: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد اردبیل در سال ۱۴۰۰ بود. تعداد ۲۰۰ نفر از این افراد به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه­های­ شدت وابستگی، دشواری در تنظیم هیجان و باورهای شخصیتی ناکارآمد پاسخ دادند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل­سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که شدت وابستگی به مواد با باورهای شخصیتی ناکارآمد (۰/۴۴r=، ۰/۰۰۱=p) و دشواری در تنظیم هیجان (۰/۴۹r=، ۰/۰۰۱=p) ارتباط مثبت و معناداری دارد. هم­چنین بین دشواری در تنظیم هیجان و باورهای شخصیتی ناکارآمد ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد (۰/۲۵r=، ۰/۰۰۱=p). مدل بر اساس شاخص­های نکویی برازش کفایت مناسبی داشت. باورهای شخصیتی ناکارآمد هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجیگری دشواری در تنظیم هیجان بر شدت وابستگی تأثیر داشت.
نتیجه­ گیری: از لحاظ کاربردی ارائه برنامه‌های آموزشی منظم برای افراد وابسته به مواد با استفاده از اصول درمان شناختی- رفتاری جهت تعیین باورهای ناکارآمد بیمار در مورد اعتیاد، کمک به بیمار در ایجاد باورها و رفتارهای مؤثرتر و ایجاد راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه ضروری است.


 


صفحه ۱ از ۱