حسن بشیری، فاطمه دهقان، سانا سعیدی، سحر محرابی پری، شیدا شفیعی کهنه شهری، مریم عباسزاده، دوره ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص سرطان موجب بروز مشکلات عاطفی عمیق در بیمار و خانواده وی می شود. یکی از عوامل احتمالی موثر در پیدایش افسردگی و اضطراب در افراد، تحریف های شناختی و نگرش های ناکارآمد نسبت به شرایط است. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سبک تفکر تحریف شده با نگرش های ناکارآمد، اضطراب و افسردگی در مبتلایان به سرطان انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع همبستگی بود. تعداد ۱۵۰ بیمار مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه در سال ۱۳۹۵ به روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سبک تفکر تحریف شده ریسکیند و همکاران (۲۰۰۰)، پرسشنامه سنجش نگرشهای ناکارآمد (DAS-۲۶) و پرسشنامه اضطراب و افسردگی DASS-۴۲ استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-۲۳ و روش های آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، میانگین و انحراف معیار نمرات سبک تفکر تحریف شده شرکت کنندگان در پژوهش ۱۷/۱۳±۷۳/۲۶، نگرش های ناکارآمد ۳۲/۱۲±۱۳۳/۲۶، اضطراب ۱۰/۳۱±۲۱/۱۵و افسردگی ۹/۵۸±۲۱/۶۶بود. ارتباط آماری معناداری بین سبک تفکر تحریف شده با نگرش های ناکارآمد، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سرطان دیده شد. همچنین نتایج رگرسیون همزمان برای پیش بینی نگرش های ناکارآمد و اضطراب و افسردگی بر اساس سبک تفکر تحریف شده، معنادار بود (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با افزایش نمرات سبک تفکر تحریف شده در مبتلایان به سرطان، میزان نگرش های ناکارآمد و اضطراب و افسردگی آنها بیشتر می شود. با توجه به اثرات روانی این مؤلفه ها، انجام مداخلات روانشناختی به منظور کاهش اضطراب و افسردگی بیماران در بخش های سرطان، امری ضروری به نظر می رسد.