logo

جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای خیانت زناشویی

خدامراد مومنی، جهانگیر کرمی، ندا حویزی زاده گان،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: مسئله خیانت زناشویی در جامعه ایران به عنوان یک نگرانی رو به رشد مطرح است که با ناپایداری در روابط و نرخ بالای طلاق همراه میباشد. هدف این مطالعه تعیین رابطه بین هیجان خواهی، عاطفه مثبت و منفی و ناگویی هیجانی با خیانت زناشویی بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه مطالعه شامل کلیه زنان و مردان با و بدون خیانت زناشویی شهر دزفول بودند. تعداد ۲۰۰ نفر از آنها به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و در دو گروه با و بدون خیانت زناشویی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های مقیاس هیجان خواهی زاکرمن، عاطفه مثبت و منفی پاناس و ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با ابزار SPSS-۱۹ و آزمون تحلیل رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای عاطفه منفی، ناگویی هیجانی و هیجان خواهی به ترتیب ۹۴، ۹۵ و ۹۲ درصد توان پیش بینی اقدام به خیانت زناشویی را دارند. بر این اساس با توجه به بار عاملی متغیرها توان ناگویی هیجانی برای پیشبینی خیانت زناشویی از متغیرهای دیگر بیشتر بود. همچنین ارتباط معنی داری بین عاطفه مثبت و خیانت زناشویی دیده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افرادی که دارای ویژگی های شخصیتی هیجان خواهی، ناگویی هیجانی و عاطفه منفی بالا هستند گرایش بیشتری به خیانت زناشویی دارند. لذا بررسی ویژگی­های شخصیتی هیجان خواهی، ناگویی هیجانی و عاطفه منفی، تلویحات مناسبی در جهت کار در حیطه خیانت و عهدشکنی زناشویی در اختیار مشاوران خانواده و زوج درمانگران قرار می دهد.
فاطمه حقیقی شکوهی، فاطمه سربازی، مریم پورجعفر، هادی اسمخانی اکبری‌نژاد،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل آسیب­زا در ساختار خانواده، مسئله خیانت زناشویی است که دردناک­ترین تجربیات مربوط به زندگی زناشویی را به همراه دارد. با توجه به ارزش و جایگاه نهاد خانواده، باید به آسیب­های ناشی از خیانت زناشویی به­خصوص در زنان توجه ویژه‌ای نمود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج‌‌درمانی متمرکز بر شفقت بر بخشش و کیفیت زندگی زناشویی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی بود.
روش‌‌ کار: روش پژوهش، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون- پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز که در سال ۱۴۰۲ برای مشاوره به مراکز تخصصی این شهر مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. از بین جامعه پژوهش، تعداد ۳۰ نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه ۱۵ نفر). اعضای گروه آزمایش، زوج‌‌درمانی متمرکز بر شفقت را در ۸ جلسه یک و نیم ساعته دریافت کردند، در حالی که اعضای گروه کنترل، درمانی اخذ نکردند. هر دو گروه، پیش، پس و ۴ ماه پس از مداخله به‌ پرسشنامه‌های بخشش ری و همکاران (۲۰۰۱) و کیفیت زندگی زناشویی ژانگ و همکاران (۲۰۱۳) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۴ و آزمون های کای دو، تی تست و تحلیل واریانس آمیخته با اندازه‌گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: بین نمرات بخشش و کیفیت زندگی زناشویی در گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. نتایج نشان داد که زوج‌‌درمانی متمرکز بر شفقت در مقایسه با گروه کنترل، بخشش و کیفیت زندگی زناشویی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی را در پس‌آزمون افزایش داده است (۰/۰۰۱> p). تأثیر زوج‌‌درمانی متمرکز بر شفقت بر بخشش و کیفیت زندگی زناشویی در مرحله پیگیری ماندگار بود (۰/۰۰۱> p).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که زوج‌درمانی متمرکز بر شفقت، بخشش و کیفیت زندگی زناشویی زنان آسیب‌دیده از خیانت زناشویی را افزایش می دهد. بنابراین، مشاوران و درمان­گران می­توانند از روش درمانی مذکور برای افزایش بخشش و کیفیت زندگی زناشویی زنان استفاده کنند.

 

صفحه ۱ از ۱