زمینه و هدف: خانواده بیماران روانی با قبول مسئولیت مراقبت از بیماران خود معمولاً تنیدگی روانی، افسردگی، اضطراب و مشکلات ارتباطات اجتماعی را تجربه میکنند که ممکن است با تاثیراتی بر کیفیت زندگی آنان همراه شود و کنترل این اثرات نیازمند شناسایی عوامل مرتبط با آن میباشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در خانوادههای دارای بیماران مبتلا به اختلالات روانی در شهر رشت انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی- مقطعی بر روی 242 خانواده دارای بیمار روانی (منسوبین درجه یک بیمار) دارای پرونده در مرکز روانپزشکی شفای رشت انجام شد. نمونههای مطالعه به روش تدریجی (آغاز نمونه گیری از زمان خاصی یعنی 1/6/1392 تا زمان تکمیل حجم نمونه 1/10/1392) انتخاب شدند. دادهها به روش مصاحبه و با استفاده از ابزاری 2 بخشی شامل پرسشنامه کیفیت زندگی استاندارد شده اروپایی مشتمل بر اطلاعات فردی و پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه ترکیبی انزوای اجتماعی جمع آوری گردید. نمره بالاتر در این ابزارها نشانگر کیفیت زندگی ضعیف تر است. دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی، آنوا و رگرسیون خطی چندگانه رو به عقب) در SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نمونههای پژوهش را 152 زن (8/62%) و 90 مرد (2/730%) تشکیل میداد که 92 نفر (38%) آنان در گروه سنی 55-40 بودند. میانگین و انحراف معیار نمره کل کیفیت زندگی 4/4±4/52 (با محدوده نمرات 0 تا 63)بود. ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی ضعیفتر و جنسیت زن (001/0=p)، شغل خانه داری (003/0=p) و انزوای اجتماعی (02/0=p) دیده شد. در نهایت آزمون رگرسیون نشانگر توان پیش بینی کنندگی جنسیت زن با 5/34 درصد واریانس در کیفیت زندگی نمونهها بود.
نتیجه گیری:کیفیت زندگی ضعیفتر در زنان نشانگر نیاز به توجه بیشتر بر مداخلات مراقبتی- درمانی و حمایتهای اجتماعی ارتقادهنده رفاه و کیفیت زندگی در این گروه از مراقبین است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |