چکیده
زمینه و هدف: بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی و راهبردهای مقابلهای بیماران میگردد که در این میان به نظر میرسد نگرشهای مذهبی بیماران سرطانی نقش مهمی در این مولفه ها داشته باشند. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساختاری نگرش مذهبی و راهبردهای مقابله ای با کیفیت زندگی و خستگی روانی در بیماران سرطانی بود.
روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی با جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مرکز درمانی شهید قاضی تبریز در سال 1393 بود. از بین این افراد 140نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامه های نگرش مذهبی شهیدی و فرج نیا، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، راهبردهای مقابله لازاروس و فولکمن، و ارزیابی خستگی دیوریس را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از Spss-19 و مدل سازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 75/8 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین نگرش مذهبی و راهبردهای مقابلهای با کیفیت زندگی و خستگی روانی رابطه معنادار وجود داشت (001/0=p) و روابط علی- ساختاری نگرش مذهبی با راهبردهای مقابله، راهبردهای مقابله با کیفیت زندگی و خستگی معنیدار بود. به عبارتی نگرش مذهبی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی و خستگی در بیماران سرطانی به واسطه راهبردهای مقابلهای است. شاخص برازندگی تطبیقی (05/0=RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (95/0=CFI) حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین خستگی روانی، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابلهای از طریق متغیر مستقل نگرش مذهبی است.
نتیجه گیری: جهت گیری مذهبی به واسطه تاثیرات مهمی که در زندگی افراد دارد، یک روش مقابلهای موثر در برابر بیماریهایی همچون سرطان است و با بهبود نگرش مذهبی بیماران، میتوان راهبردهای مقابلهای و کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشید و موجب کاهش احساس خستگی در بیماران شد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |